به نام خدای شاه خراسان:)

 

از همان دیروز، اول صبحِ اول هفته که هجدهم هم بود، می‌دانستم و می‌دیدم این هفته خیر است و نور دارد:)

از کجا معلوم؟

از آنجا که سر ارائه‌ی سختِ درس "نظریه‌‌های یادگیری"، در دو قسمتی که خودم هم نمی‌فهمیدم بنده‌ی خدا اسکینر چه می‌خواهد بگوید؟ و قرار بود به اینجا که رسید بگویم :"استاد خودم هم این قسمت رو متوجه نشدم."، یک دفعه درست سر همان دو مبحث استاد گفت:" این بخش رو لطفا رد کنید زمان نداریم، برید مبحث بعدی" :)))

 

از اولِ صبحِ شنبه با خودم میگویم  این هفته خیر است. 

از کجا معلوم؟ 

از آنجا که شاه خراسان برای نیمه‌ی پایانی‌ش اذن زیارت داده و منت گذاشته.

از آنجا که این هفته، برایم "هفته‌ی منتهی به پناهگاه" نام گرفته. 

پر از خواهشم و التماس دعا‌ها، بار سفر را سنگین‌تر می‌کند؛ خیالی نیست! می‌دانم مثل هربار، زیر کاشی‌کاری‌های ورودی "باب الجواد" بار زمین می‌گذارم و به محض اولین سلام سمت آفتاب، کوله پر از نور و اجابت می‌کنم و برمی‌گردم.

از کجا معلوم؟!

از آنجا که گوش این خانواده به صدای گریه شنیدن و دست نیاز دیدن عادت ندارد.

امام رئوفم از تبار کسی‌ست که به دشمنِ شرمنده‌اش "ارفع رأسک" می‌گفت؛ به مهمانِ دلتنگِ راه دورش خیال می‌کنید پناه نمی‌دهد؟

 

پی‌نوشت: لحظه می‌شمارم برای دیدن سقاخانه و نقاره‌خانه و گوهرشاد. لحظه می‌شمارم!

۲. هفته‌ی منتهی به پناهگاه

  ,آنجا ,هم ,هفته ,رو ,استاد ,از آنجا ,آنجا که ,از کجا ,  از ,این هفته

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شرکت پیام دشت پارس کریمی مشاور بیمه exo تسلی نظم دهنده روتختی چهار سر تی اس فضیلت زیارت و عزاداری امام حسین (ع) وبلاگ فروشگاه بازار بزرگ رسانه اختصاصی هنرمندان ایرانی بیمه ایران، نمایندگی رضائی کیا وَ ما اَدریکَ ما مَرْیَم ؟